گذرگاه خیالم را محاصره کرده ای، آن وقت ميگويي رد شو؟...
ميگذرم ... از نداشتنت !....
پ.ن: ساعت شنيم راه نميرود ... لحظه هايم گذر نميكند ...
هه ... فك نميكردم اينطوري شه ...
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۶/۰۷ ساعت 2:21 توسط میلاد
بدون بهونه ...